KIMIA ACADEMY OF PERSIAN LANGUAGE AND LITERATURE

Kankaash

Monthly Private Screening of Iranian Movies and Film Review


Kankaash is a monthly private screening of Iranian movies. The purpose of reviewing original and well-made Iranian movies is to get a glimpse of the social and cultural issues and dilemmas of daily living that average Iranian confronts in our social life and society.
As a way of getting a better understanding of movie in review, we usually have a cast member of the film present for questioning or help in elucidating a plot or a character.
Evaluating and analyzing a method or some aspect of our social life in an objective, fair and non-judgmental way will provide each of us, of differing opinions and perspectives an opportunity in creating a civil society where the right of each individual is respected and codified.

کنکاش؛ دختر

کنکاش؛ دختر

 

در ابتدای این جلسه، مریم صادقی، بنیان‌گزار "کیمیا آکادمی" مختصری از برنامه‌های در دست اقدام این پژوهشگاه که شامل نشست‌های ماهانۀ آشنایی با عرفان و عارفان ایرانی، آشنایی با ادبیات معاصر ایران از جنبش مشروطه تاکنون، کلاس‌هاس شاهنامه‌شناسی، ویراستاری، نقد فیلم و نقد کتاب توضیحاتی ارائه نمود و سپس امین هندیانی، مدیر برنامۀ "کنکاش" به بررسی دیدگاه رضا میرکریمی به سینما و آثار او و همچنین نکاتی در راستای تکنیک، نوع فیلم‌برداری، بازی و ... پرداخت.

در پی نقد فیلم "دختر"، سمیه شاطری که دانش‌آموختۀ سینماست، به اهمیت ویژۀ نقش خانواده در سینمای میرکریمی اشاره کرده گفت این کارگردان به خانوادۀ سنتی و ارزش‌های سنتی اعتقاد دارد به این صورت که نقش .پدرسالاری در فیلم‌هایش آشکار است با اینکه خودِ او فیلمسازی نیست که به پدرسالاری اعتقاد داشته باشد.

وی اضافه کرد نگاه سنتی میرکریمی در حدی است که حتی در فیلم "خیلی دور خیلی نزدیک" هم که به یک خانواده مدرن می‌پردازد، آن خانواده را شکست‌خورده و رو به زوال به تصویر می‌کشد.

در فیلم "دختر" زندگی دختری به تصویر کشیده می‌شود که با وجود سن 22-23 سال و دریافت مدرک کارشناسی، امکان تصمیم‌گیری برای سفر یک روزه‌اش به تهران را ندارد. دختری که سرکشی‌هایی دارد ولی طغیان‌گر نیست. برای نمونه در سکانس کافی‌شاپ، وقتی در خصوصِ رفتن به خارج از کشور از او سوال می‌شود، چون تا به حال به رفتن و دوریِ خودخواسته و همیشگی از خانواده فکر نکرده است طبیعی است که پاسخی هم برای آن ندارد. به هرحال این فیلم شباهت زیادی به جامعه ایران دارد که بخش بزرگی از خانواده‌های سنتی را در خود جای داده است و یک نفر برای دیگران تصمیم می‌گیرد.

بخش زیادی از زمان فیلم به نمایش رابطۀ بین برادر و خواهر می‌گذرد که بیشترین تاثیر را بر رابطه پدر و دختر نیز می‌گذارد. آیا حتما می‌بایست رابطۀ برادر و خواهر وجود می‌داشت تا رابطۀ پدر و دختر تغییر می‌کرد؟ آیا جادۀ آبادان تا تهران فرصت مناسبی برای ایجاد تغییر در پدر نبود؟

شاطری افزود نقش پدر که توسط "فرهاد اصلانی" انجام شده بود از هر حیث توانست حس انزجار را در بیننده برانگیزد. بازی‌های زیرپوستی و بدون دیالوگِ وی اثرگذار بود و نقش پدرِ دیکتاتور را به خوبی به تصویر کشید. در نقطه مقابل "ماهور الوند" فرزند سیروس الوند، کارگردان مطرح کشورمان نتوانست بازی خوبی از خود به نمایش بگذارد. در واقع ماهور، در بیدار کردن و برانگیختن حسِ همدردی در مخاطب موفق نبود. بعضی نمادها و نشانه‌های برجسته‌ای چون شستن پرده در این فیلم نمایان بود. در فرهنگ ایران، پرده اهمیت خاصی دارد و برابر با غیرت ایرانی است. همچنین پرده، حریم بین من و دیگران را مشخص می‌کند و وسیله‌ای برای حفظ آبرو است.

منتقد دیگر این نشست، هوشنگ زیلایی ضمن اشاره به شغل پدر که مدیر بخشی از پالایشگاه است و در محیطی صنعتی کار می‌کند گفت تفکر پدرسالارانه در نقش پدر از سوی شخصی مطرح می شود که با محیط صنعتی و فضای مملو از تکنولوژی برخورد نزدیک دارد و عمدتا چنین محیطی امکان وجود تفکر دیکتاتوری را سلب و یا کم‌رنگ می‌کند. در واقع این تفکر در جوامع سنتی‌تر و یا روستایی که با تکنولوژی کمتر رابطۀ مستقیم دارند، بیشتر به چشم می‌خورد از این‌رو این مساله می‌تواند یکی از نقاط ضعف فیلمنامه باشد.

زیلایی اشاره کرد که در سینمای ایران نقطه ضعفی وجود دارد که خرده داستان‌هایی در کنار داستان اصلی به وجود می‌آیند. شخصیت‌های فرعی مطرح می‌شوند که پرداخت نمی‌شوند؛ وارد داستان فیلم می‌شوند و بدون آنکه سرنوشت مشخصی برایشان تصویر شود در ادامه داستان و حتی انتهای فیلم رها می‌شوند. دختران در کافی‌شاپ دربارۀ طرز فکرشان و آزادی‌های دلخواهشان سخن می‌گویند ولی در صحنه بعد در خیابان بی قانونی می‌کنند و اصول و قوانین رانندگی را رعایت نمی‌کنند. در طرف مقابل، پدر که از آبادن به تهران در حرکت هست، با وجود نگرانی و خشم، جاده‌ای طولانی را بدون قانون‌شکنی طی می‌کند و به نظر می‌رسد که کارگردان این تفاوت‌ها را زیرکانه به تصویر کشیده است.

زیلایی افزود: جامعه ایران در حال گذر هست و تلاش می‌کند که از فضای سنت به مدرنیته نزدیک شود. در طول تاریخ گذرهایی در جامعه ما پیش آمده ولی بعضا به مقصد نرسیده‌ایم، بلکه دچار سردرگمی شده‌ایم و هویت‌مان دچار خدشه شده است. 

امین هندیانی، مدیر این برنامه گفت: دو نشانه در فیلم دختر وجود دارد که بیانگر مشکل در خانه "فرزانه" است. سقفی که در حال ریزش است و دودکشی که تهویه مناسبی انجام نمی‌دهد. سقفِ خانه که نشان‌دهندۀ چتر خانواده است تکه‌تکه به زمین می‌افتد و پدر آنها را به زباله می‌اندازد و برای درست کردن آن اقدامی نمی‌کند. نکته مثبت در انتهای فیلم رخ می‌دهد که با تحولی که در پدر به وجود می‌آید با تعویض دودکش، هوای تنفس .عوض می‌شود

هندیانی افزود: تغییر در شخصیت پدر یک‌باره صورت نمی‌گیرد بلکه به تدریج شاهد این تحول هستیم. در صحنه‌های پیش می‌بینیم که در ارتباط کوتاهش با شوهر فرزانه، محسن، رابطۀ دوستانه‌ای با وی ندارد. ابتدا "محسن" تمایل به دست دادن با وی دارد که این صمیمیت ایجاد نمی‌شود و در صحنۀ بعدی، "احمد" است که برای دست دادن با "محسن" پیش‌قدم می شود.

بابک محمدی از حاضران در این نشست گفت: فیلم در حال نمایش دادن دو مفهوم مهم "حس مالکیت و عدم درک متقابل" است. این دو مقوله نه تنها در جامعۀ ایران بلکه در جوامع غربی هم دچار چالش است. نقطۀ تاثیرگذار فیلم آنجاست که پدر از محیط هر روزه خودش جدا می‌شود و با پرداختن به زندگی دختر و خواهرش به درک دیگری می‌پردازد. پدر در این فیلم سوخته می‌شود و در نهایت به درستی به دیگری می‌پردازد که نجات‌دهنده فیلم و فیلمنامه است.

در پایان، گفتگوی شنیدنی و مفیدی که توسط امین هندیانی با کارگردان فیلم "دختر"، رضا میرکریمی صورت گرفته بود در اختیار حضار قرار گرفت.

Event Properties

Event Date 11-18-2017
Event End Date 11-18-2017
Capacity Unlimited
Registered 0
Individual Price Free
We are no longer accepting registration for this event